menusearch
dtci.asia

دراماتراپی و رفتار سازمانی(2)

تقویم
يكشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
جستجو
هدر سایت

دراماتراپی و رفتار سازمانی(2)

(0)
(0)
اشتراک خبر در شبکه های اجتماعی اشتراک
تاریخ درج خبر پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
تعداد بازدید خبر 478
دراماتراپی و رفتار سازمانی(2)
یک بررسی کاربردی به مناسبت روز روانشناس / دراماتراپی و رفتار سازمانی(بخش دوم)

از شما می‌خواهم که به مطلوب ترین شغلی که دوست دارید فکر کنید شغلی که ممکن است تا کنون تجربه کرده باشید یا اینکه فقط در ذهن تان به آن فکر کرده اید. کدام ویژگی آن شغل را دوست دارید، "وظایف تان"، "هدف کسب و کارتان"، "همکاران تان" یا " محیط کارتان". حال به شغلی فکر کنید که نمی‌توانید تحملش کنید، به نظرتان این دو شغل چه تفاوت هایی با هم دارند؟ جالب است بدانید که بخش مهمی از اتفاقاتی که آن شغل را برای شما مطلوب کرده، همان چیزی است که به آن رفتار سازمانی می‌گویند، یعنی فرد به جهت زندگی زیستی و اجتماعی، تمایل به حضور در جمع دارد و به تبع رفتاری های مطلوب و آرمانی را آرزو دارد که این آرزو را در حیطه سازمانی " رفتار سازمانی" گویند.

آشنایی با برخی از تکنیک های دراماتراپی در ارتقاء رفتار سازمانی:

تکنـیـک های فراوانی از جـمـلـه « تگ گویی نمایشی – جا به جایی نقش – تکنیک بازی اصوات، تکنیک بازی کلمات و جمله بازی، بازی رویا، تکنیک خاطره بازی – تکنیک آئـیـنه - تکنیک صنـدلـی خالـی، بازی حیوانات، روایتگری نمایشی و....» در نمایش درمانی مطرح هستند که با روش های مختلفی که گاه منحصر به شیوه اجرای درمانگر است نشان داده می‌شوند.

درهمه این تکنیک ها نقش درمانی نمایش به صورت فردی و گروهی نتایج قابل توجـهی دارد که آن را از یک فعالیت هنری صرف جدا کرده و امـکانی به وجود می‌آورد که مـداخله سایر اعـضای گروه و بـیـان دیدگاه های دیگران در آن مهیا شود. {دراماتراپی، خاصیت شفابخشی حاصل از ادغام بازی و عمل بداهه است، در این زمینه به تازگی کتابی با عنوان "دراماتراپی و تئوری نقش ها" به قلم اینجانب (مجید امرایی) توسط " انتشارات دانژه" به چاپ رسیده ؛ که یکی از اصلی ترین منابع آشنایی با شیوه دراماتراپی در تئوری نقش ها است. براین اساس دراماتراپی در آگاهی بخشی رفتار سازمانی یکی از مهمترین روش های موثری است که با شناخت نقش های فردی، گروهی و اجتماعی موجب کاهش بخش عمده ای از تضارب آرا و دیدگاه های تخرییی در سازمان ها و اماکن اداری و شرکتی می‌شود.

برخی از شیوه های اجـرایی دراماتراپی:

۱- شیوه تک نفره (با تکنیک تک گویی نمایشی) : از میان گروه یک نفر انتخاب می‌شـود، به فرد انتخاب شـده فرصت داده می‌شود تا خود را معرفی کند و هرآنچه در مورد خود می‌داند را در زمانی حدود پنج دقیقه بیان کند و به نوعی به بازنمایی، وضـع درونی یا بیرونـی(محیـطـ) خود بپردازد. توجه به چگونگی ایستایی فرد، شروع سخن، مقدمه، میانه و موخره، نوع نگاه کردن به مخاطبان، بالا و پایین شدن کلام، توجه به لحن و آهنگ و رنگ صدا و ... چیزهایی است که درمانگر به کمک گروه و خود مراجع نسبت به آنها به فرد آگاهی می‌دهد.

در این روش دو جنبه "بداهه سازی" و "بداهه پردازی" مورد توجه است که کاملاً خلاقـانه و خودانگیـختـه رخ می‌دهد، این نوع نمایش تک نفره هیچ متنـی ندارد و افراد در جریان آن دنیای درونی و ظرفیت های فردی خـود را به اجرا و نمایش می‌گذارند.

با این شیوه ی اجرایی می‌توان خصـیصـه های شخصیتی، نوروزها، تضادهای روانی و مشـکلات ارتباطـی را ارزیابی، تصـحـیـح و درمان نمود و تأثیرات مثبت آن را در رفتار سازمانی مورد ارزیابی قرار داد.

۲- شیوه دو نفره (با تکنیک جابه جایی نقش ها) : در این شیوه اجرایی حضور دو نفر الزامی است که یکی فرد دچار مسئله و دیگری یا نمایش درمانگر است یا یاور نمایشی یا یکی دیگر از اعضا که نقش فرد رو به روی مراجع را بازی می‌کند، این تکنیک برای تغییر خلقیات افراد، خصوصا افراد تمامیت خواه، مستبد و زورگو بسیار موثر است.

۳- شیوه ی توهمی (با تکنیک بازی توهم ): در این شیوه همراهی و همگامی درمانگر با توهمات و پذیرش توهم و باور پذیری مراجع در همراهی درمانگر بسیار موثر است، زیرا در ادامه این درمانگر است که کنترل بازی توهمی را در دست گرفته و مراجع را به سمت و سوی مورد نظر که اصلاح رفتاری اوست هدایت می‌کند.

4- شیوه بازی سازی ( با تکنیک روایتگری نمایشی) : در این تکنیک فرد موقعیتی را بازی می‌کند که فرد دیگری آن را روایت می‌کند، به نوعی فرد بازی ساز داستانی است که فرد دیگری آن را تعریف می‌کند. بالا بردن قدرت تحرک بدنی، ذهنی و تحلیلی، تقویت حافظه، بالابردن عملکرد های آنی، تقویت بعد تجسم فضا از جمله اهداف توانبخشی این تکنیک است.

رفتار سازمانی، تئوری های نمایش درمانی: نمایش درمانی در اجرا از دو تئوری مهم تبعیت می‌کند : یک ؛ تئوری نقش گزاری روانی یا (نمایشگری) دوم؛ تئوری تاثیر متقابل یا (مشاهده گری) - در شیوه ی نخست مراجعان در موقعیت بازی بداهه و خلق موقعیت های خود ساخته قرار می‌گیرند تا به طورمستقیم به بیان مسئله خود و در نهایت برون ریزی و آرامش برسند - در شیوه دوم مراجعان (بیماران) مسائل خود را در بازی دیگران می‌بینند و این دیگران یا مراجعان دیگر(دیگر حضار) هستند یا یاوران نمایشی که هدفمند به بیان مسئله مراجعان کمک می‌کنند.

دراماتراپی / سپاسگزاری امری مهم در رفتار سازمانی است:

انسان سپاسگزار به خدا نزدیکتر است زیرا می‌داند با سپاسگزاری از او که کریم است می‌توان از او درخواست داشت و با سپاسگزاری به کریم بودن خدا بیشتر پی می‌بریم و او را بهتر درک میکنیم که چه خدای مهربان و کریمی داریم، با سپاسگزاری دل های ما بیشتر به خدای نزدیک میشود و در یک راستا قرارمیگیرد با خواسته ها و دریافت نعمات، سپاسگزاری اوج عشق بازی با معبود خویش است، حس و حالی که سپاسگزاری از خالق به ما میدهد را در هیچ رابطه ای نمی‌توان تجربه کرد، وقتی که از شدت خوشحالی فقط میتوانیم گریه کنیم که چه خالقی داریم که اینقدر غفور و رحیم است.سپاسگزاری کاری شایسته و عقلی است، روشی برای برتری و متکامل بودن انسانیت انسان، قدردان بودن است، آگاهی داشتن نسبت به همه عناصر پیرامون است (ذهنی و واقعی) است، سپاسگزاری خود شناسی، دیگر شناسی و خدا شناسی است، خود باوری است و باوردر دراماتراپی عنصری تربیتی و اخلاقی است. بسیاری از ما میدانیم سپاسگزاری کردن، تشکرکردن و قدردان بودن خیلی خوب است، میدانیم، اما آیا قدردان هستیم؟ "قدردان بودن" و" سپاسگزار" بودن کارهایی است که ما میتوانیم تمرکز خود را از روی نداشته هایمان برداریم و روی داشته هایمان دست بگذاریم. همیشه سعی کنیم روحیه سپاسگزاری را در همه ی مراحل از خدای خودمان داشته باشیم و درمراتب بعدی از کسانی که به ما خوبی یا خدمتی ارائه میدهند تشکر کنیم تا این حال خوب را همیشه همراه خودمان داشته باشیم.

دراماتراپی و چند درس برای سپاسگزاری:

درس اول ؛ چگونه سپاسگزار باشیم؟

در زندگیِ واقعی، واژه های ساده اما مهربانی همچون «لطفاً» و «متشکرم» به راحتی می‌توانند شما را به سوی یک گفتگوی آرام، منطقی و محترمانه و البته سپاسگزار بودن هدایت کنند. فراموش نکنید در گفت و گوهای تلفنی و آنلاین نیز همین تاثیراتِ شگرف پابرجا است. در واقع، سپاسگزاریِ آنلاین حتی مهم تر از زندگیِ واقعیِ شماست، چرا که شما در یک گفتارِ معمولی می‌توانید از عواملِ ارتباطِ غیر کلامی همچون زبانِ بدن و غیره استفاده کنید در حالیکه در یک گفت و گوی بر خط، امکانِ ارتباطِ چهره به چهره وجود ندارد و نوشته شما گواهی بر رویکرد ارتباطی شماست.

درس دوم ؛ بدانیم سپاسگزاری تنها چند ثانیه طول می‌کشد اما ارزشش را دارد ! بنابراین بگویید:

-  از شما سپاسگزارم.. (حتی می‌توانید آن را دو بار بگویید).

-  از پاسخِ جنابعالی سپاسگزارم اما با آن موافق نیستم ...

-  برای یادآوریِ این موضوع از شما سپاسگزارم ...

-    ممنون که اشتباهاتی که در مقاله داشتم را اصلاح کردی ...

-    ممنون برای ایده های قشنگی که داشتی ...

درس سوم؛ بگوییم سپاس ؛ وقتی خوشحالیم :

-  مرسی که اون مسئله رو به یادم آوردی...

-  ممنون؛ نمی‌دونستم...

-    سپاس! ازین موضوع خبر نداشتم! :)

-    ممنونم برای اینکه خبرم کردی! :)

درس چهارم ؛هنگامِ خداحافظی تشکر کنیم :

-  مرسی؛ بعداً با هم صحبت می‌کنیم.

-  ممنون ؛ فعلاً همین!...

-  ممنون ! و با نوشتنِ بقیهٔ مقاله، موفق باشی.

-  سپاس ؛ فعلاً بدرود!

- ممنون از لطفت بابتِ توصیه هایی که کردی!

دراماتراپی و شیوه های بهبود و غنی سازی شغلی:

1- توجه به تنوع مهارت : توجه بخشی کارکنان سازمان به این نکته که تنوع شغلی و مهارتی یکی از ویژگی های سازمان است نکته مهمی است که ارزش و جایگاه افراد را در مشاغل مختلف نشان می‌دهد تا جایی که مستخدمان می‌دانند حضور افراد در پست خدماتی به همان اندازه ای اهمیت دارد که مدیر ارشد سازمان اهمیت دارد، تمرکز بر فردیت در جمع نکته مهمی است که به مدد دراماتراپی می‌توان آن را در بین کارکنان ترویج داد، این توجه بخشی به انجام وظایف مختلفی که مستلزم مهارت های متفاوت است ختم می‌شود و هر فرد به ارزش وجودی و شغلی خود پی می‌برد.

2- توجه به شناسایی وظیفه : شناخت اجزای مختلف و کامل یک کار نکته ای است که آگاهی از آن افراد را وظیفه شناس تر می‌کند، این عمل حس تکامل و مسئولیت را در قبال کالا یا کار افزایش می‌دهد توجه به شناسایی وظیفه و تاثیر وظایف مختلف در ارتقاء سازمانی و رضایت مندی عمومی نکته مهمی است که در توجه به شناسایی وظیفه خود را نشان می‌دهد.

3- توجه دادن به اهمیت وظیفه : این مفهوم عبارت از مقدار اثری است که کار روی افراد دیگر دارد، آنطوری که کارکنان آن را درک می‌کنند.

4- توجه به استقلال داخلی : این شیوه به کارکنان اختیار و کنترل فراتر از تصمیمات مرتبط با مشاغل را می‌دهد آشنایی به این حیطه که هر فرد چقدر می‌تواند در تغییر مسیر کار از ابعاد خلاقانه خود بهره ببرد و به خود و دیگر عرصه ها سود برساند.

5- توجه به بازخورد : اطلاعاتی که بیان می‌کنند کارکنان چگونه در حال انجام کار هستند. این عمل می‌تواند به طور مستقیم از طریق شغل (بازخورد وظیفه ای) یا به شکل شفاهی (زبانی) یا شیوه های دیگر انجام شود.

دراماتراپی و توجه به بهداشت روانی شغل: دردراماتراپی به طور کلی یک محیط کاری سالم می‌تواند ارتباط نزدیکی با بهداشت روانی کارکنان خود داشته باشد. شادی در محیط کار با روش های مختلفی دست یافتنی است، بهره گیری از کارگاه های دراماتراپی برای کسب شادی و شعف نکته ی مهمی است که هرگز نباید از چشم برنامه ریزان دور بماند، هر چند وقتی از سلامت کارکنان در محیط کار سخن گفته می‌شود، بیشتر عوامل جسمی و فیزیکی که در محیط کار بر سلامت کارکنان موثراست به ذهن مان متبادر می‌شود. اما درست است که عواملی همچون آلودگی داخلی محل کار، شرایط محیطی مانند نور محیط کار، گرمایش و سرمایش محیط کار و… در سلامت محیط کار بسیار موثر هستند اما دسته دیگری از عوامل نیز وجود دارند که ما در دراماتراپی به آنها بهداشت روانی شاغلان می‌گوییم. بهداشت روانی در محیط کار یعنی مقاومت در مقابل پیدایش مشکلات روانی و اختلالات رفتاری در کارکنان یک مجموعه و سالم سازی فضای روانی کار به نحوی که موارد زیر حاصل شود :

-  شیوه ی جذب کارکنان و ارزیابی روانی آنها نکته ی مهمی است که توسط تست های مختلف سنجش روانی متناسب با شغل مورد نظر ارزیابی می‌شوند.

-  هیچ یک از کارکنان مجموعه به دلیل عوامل موجود در فضای کاری نباید دچار اختلال روانی شوند.

-  همه کارکنان از این که در آن مجموعه مشغول به کار هستند، احساس رضایت کنند و علاقه مند باشند کار خود را در آن جا ادامه دهند.

- هر یک از کارکنان سازمان درباره خود، مافوق، همکاران خود و به طور کلی نسبت به جهان اطراف و به خصوص به جایگاه خود در مجموعه کاری شان احساس مثبتی داشته باشند.

دراماتراپی و توجه به عوامل موثر بر بهداشت روانی شاغلان:

-    تعادل بین کار و زندگی: زمانی که افراد احساس کنند نقش های مختلف آنها در محیط کار و خانواده با یکدیگر تداخل دارند و حتی مزاحم یکدیگر هستند، بین کار و زندگی خود احساس تعارض می‌کنند. احساس تعارض بین کار و خانواده، علاوه بر آسیب به کارکرد شخص در محیط کار و خانه، بر سلامت روانی وی تاثیر می‌گذارد. نبود تعادل بین نقش های فرد در خانواده و محیط کار در صورت تداوم، بهداشت روانی فرد را به خطر انداخته و موجب کاهش کارایی، احساس درماندگی، کاهش رضایت شغلی و کاهش تعهد شغلی می‌شود.

-  نبود تبعیض و نقض حقوق دیگران: تبعیض، نقض حقوق دیگران و برچسب زنی در هر محیطی مانعی جدی برای داشتن سلامت روانی مناسب است. محیط کار نیز از این قاعده مستثنا نیست. تبعیض، سم مهلکی برای یک مجموعه کاری به شمار می‌آید و زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات روانی است. ترس از دست دادن شغل، نداشتن ارتقای شغلی، مشارکت نداشتن همکاران در کارهای تیمی و تمسخر از سوی همکاران، می‌تواند آسیب جدی به بهداشت روانی فرد وارد کند.

-  استرس های محیط کار: همه مشاغل حتی مشاغلی که ظاهرآسانی دارند دارای لحظاتی نفس گیرو پرتنش، مسئولیت و توقع برآوردن انتظارات است. طولانی شدن استرس های شغلی و فشارهای کاری در نهایت به خستگی شدید و فرسودگی روانی فرد منجر خواهد شد.

دراماتراپی و توصیه هایی برای ارتقای بهداشت روانی در محیط کار:

برای مدیران که بخوانند:

-  کارهای اضافه را کم کنید؛ اصلاح و بهبود فرایندهای کاری راهکاری مناسب برای جلوگیری از کارهای اضافه و دوباره کاری است. در این زمینه با کارکنان خود مشورت کنید.

-  به کارکنان خود اجازه و فرصت «نه گفتن» برای انجام اضافه کاری بدهید، به شرطی که وقفه ای در کارهای مجموعه به وجود نیاید.

-  کارکنان خود را بر سر دو راهی «کار یا زندگی» قرار ندهید. نباید کارکنان را برای انتخاب بین پیشرفت شغلی و رسیدگی به خانواده تحت فشار بگذارید، یا این که‌ آنها را وادار کنید از ادامه تحصیل صرف نظر کنند. بلکه باید راهکارها و شاخص های ارتقای شغلی به نحوی طراحی شود که به زندگی خصوصی کارکنان صدمه ای وارد نکند ؛ مثلا اگر انجام برخی امور در خانه ممکن است و فرد ترجیح می‌دهد در منزل وظایف خود را انجام دهد، بتواند به جای اجبار به ماندن در محل کار و اضافه کاری، در خانه به امور کاری خود رسیدگی کند.

-  ماموریت ها و شیفت های خارج از ساعت کاری را به حداقل برسانید.

برای کارکنان که بخوانند:

-  در ساعات کاری به ذهن خود استراحت دهید. نفس عمیق، بلند شدن از پشت میز و قدری راه رفتن و صحبت کردن با همکاران مثبت نمونه هایی از استراحت هستند.

-    به درخواست های غیرمنطقی مانند اضافه کاری های زیاد، محترمانه «نه» بگویید.

-  تلاش کنید کار را کمتر به خانه ببرید. در صورت مجبور بودن به این کار، باید زمان خاصی را به آن اختصاص دهید؛ برای مثال زمانی که فرزندان به خواب رفتند.

-  استانداردهای معقولی برای خود در نظر بگیرید و از خود انتظارات کمال گرایانه در انجام کارها نداشته باشید.

* دکتر مجید امرایی ؛ دراماتراپیست و استاد دانشگاه، عضو بنیانگذار اتحادیه جهانی دراماتراپی WADTh